روزهای ناآرام جامعه دینی عربستان | تضادّ فتاوا نتیجه فقدان «مکانیزم اجتهاد»
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: تفسیر و تاویل رخدادهای طبیعی یا اجتماعی با آموزههای دینی مسالهای است که در جامعه دینی عربستان مرسوم است. به مجرّد آنکه یک پدیده به منصّه ظهور میرسد مردم و گاه دانش آموختگان دین، اقدام به تفسیر آن در چهارچوب مفاهیم آموخته شده دینی کرده و گاه این عمل به صورت افراطی تا بدانجام پیش میرود که جدال و جنجال فقهی را با خود به همراه میآورد.
چندی قبل به دلیل شرایط جوّی بارش باران در عربستان سعودی شدت گرفت و این امر زمینه را برای سخنرانی مبلّغان وهابی فراهم ساخت تا با یکدیگر به بحث بنشینند که آیا بارش باران مصداق «رحمت الهی» است یا آنکه نشانی از «خشم و غضب خداوند» زیرا در برخی مناطق مانند مکه مکرمه و مدینه منوره بارش باران و تگرگ به حدی بود که به شکسته شدن شیشههای منازل انجامید.
با آنکه پدیده بارش باران و تگرگ امری عادی است اما علمای وهابیت را برآن داشت تا از زاویه دینی! به بررسی این رخداد طبیعی بپردازند. همزمان با پخش شدن فیلمهای کوتاهی از نحوه آسیب منازل در شبکههای اجتماعی عدهای از علمای وهابی این حادثه را نتیجه «نماز باران» دانستهاند؛ نماز بارانی که در هفتههای اخیر فراوان خوانده میشد.
به دلیل افزایش خشکسالی در عربستان فعالان شبکههای اجتماعی با راه اندازی هشتگ «باران زمین را زنده میکند» از مردم خواسته شد تا با گریه، زاری و تضرّع به درگاه الهی اسباب نزول باران فراهم شود. برخی نیز جشنهاب مبتذلانه محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و سیاست غربزدگی وی را عامل حبس باران دانسته و مردم را برای آمدن به خیابانها و خواندن نماز باران دعوت کردند.
اختلاف فتاوا پیرامون بارش باران
شیخ عائض القرنی با انتشار یک پیام ویدیویی با استناد به قرآن کریم «وهو الذي ينزّل الغيث من بعد ما قنطوا وينشر رحمته وهو الولي الحميد» و در تفسیری عجیب تاکید کرد: «خداوند تعبیر به غیث آورده و نه مطر زیرا تنها در غیث رحمت و برکت است. همچنین همواره غیث پس از ناامید شدن نازل شده و در این صورت مصداق رحمت الهی میشود»
وی افزود: «رحمت الهی شامل انسان، حیوان و گیاهان است و این باران که بر ما نازل شد همان غیث است که در قرآن آمده و پیام آن پایان قحطی و آغاز سالی پر از خیر و برکت است. خداوند با نظر رحمت به مردم نگریسته و باید او را شاکر بود.»
در مقابل شیخ بشیر بن حسن از مخالفان آلسعود با انتشار تصاویری از آسیب باران و تگرگ در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک نوشت: «نشانه خشم و غضب خداوند را بنگرید. به جای باران از آسمان سنگ میبارد تا اموال و داراییهای نامشروع را از بین ببرد آنهم در شهر رسول خدا(ص)»
شیخ بشیر تصریح کرد: «هر زمان ظلم و سرکوب شیوع یافته و استبداد و خودکامگی ترویج پیدا کند، علمای امت بدون دلیل و برهان زندانی شده و بسیاری از مسلمانان از انجام فرایض حج ممنوع شوند، از توان و ظرفیت احکام عبادی برای مسائل سیاسی سوء استفاده شود، منکرات در جامعه گسترش یابد و به بهانه مبارزه با فساد، ثروت مردم به زور چپاول شود، به مردم بیگناه یمن حمله شود و هزاران کودک و زن به ناحق کشته شوند باید چنین اتفاقی بیفتد. در زمان ولیعهدی بن سلمان یاغی از خدا میخواهیم که ما را از شر وی نجات دهد.»
شیخ منیع و فتوای رضاع کبیر
با آنکه تحلیل دینی پدیده باران در میان علمای وهابی عربستان پایان نیافته بود، پخش فتوایی از شیخ عبدالله بن سلیمان المنیع عضو هیأت کبار علمای عربستان سعودی در شبکههای اجتماعی مبنی بر «جواز رضاع کبیر» دامنه اختلافات فقهی میان جامعه و علما را تشدید کرد.
انتشار این خبر سبب شد تا شیخ منیع به شدت از انتشار این خبر انتقاد کنند. مجله عکاظ و خبرگزاری سبق با نقل سخنان شیخ منیع نوشتند: «از طریق تویتر مطلع شدم که بنده فتوا به جواز رضاع کبیر دادم اما این خبر از اساس کذب و افترا است و از افرادی که این دروغ را منتشر کردند به خدا شکایت میبرم.»
وی افزود: «جمهور اهل علم معتقدند که رضاع کبیر جایز نیست و این امر عامل محرمیّت به شمار نمیآید زیرا شرط رضاع برای محرمیّت آن است که در طول دو سال به مدت پنج مرتبه یا بیشتر صورت بگیرد و من نیز همین نظر فقهی را دارم.»
هرچند عضو هیأت کبار علمای عربستان این موضوع را تکذیب کرد اما در سالهای گذشته فتوایی مشابه پیرامون رضاع کبیر از سوی یکی از علمای عربستان صادر شود که مدعی بود «شیر دادن زن به مرد همکار خود با هدف برقراری رابطه محرمیّت میان آنان و پرهیز از وقوع در گناه جایز است.»
بحران فتوا در عربستان
جامعه دینی عربستان سعودی به دلیل پذیرش اندیشههای فقهی و فکری وهابیّت همواره در موضوعات مستحدثه با مشکلات عدیدهای مواجهاند که تضاد و یا تناقض در فتاوا نسبت به یک واقعه و پدیده اجتماعی، سیاسی، دینی و یا فرهنگی واحد تنها یکی از آنها است.
توقف در نظریات علمای وهابیت، ممنوعیت اجتهاد، تنقیص و تعریض به عقل، فقدان مرجعیت واحد در صدور فتوا، کاهش سطح آگاهیهای دینی مردم، دسترسی محدود به منابع دینی، تلاش برای جمع میان مدرنیته و سنت، گسترش فردیت و بیتوجهی مردم به امور دینی در سایه ترویج اندیشه سکولار همه و همه سبب شده تا شاهد چنین مشکلاتی در جامعه دینی عربستان باشیم.
مذهب نوپای وهابیّت (تعبیر مذهب تسامحی است) به عنوان پشتوانه حاکمیت، تنها وظیفه خود را دفاع از اقدامات خاندان آلسعود میداند از این رو جذب تعداد بالایی از افراد برای آموزش علوم دینی به آنان و تربیت آنها با اندیشههای وهابیت سبب شده تا شاهد رشد کمّی و نه کیفی در میان علمای وهابیت باشیم؛ مسالهای که در دراز مدت به بحران جدّی برای عربستان تبدیل میشود و این اختلافهای فقهی تنها آغاز و پیام هشداری برای آن روز است اما به فرموده قرآن کریم ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ﴾ /981/ب952/ر